تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتاًبل احیاء ولکن لاتشعرون
آنان که در راه خدا کشته میشوند مرده نگوئید بلکه آنان زنده اند ولی شما نمیدانید.
شهید خداداد فدایی در سال ۱۳۳۴در خانواده ای مذهبی ومستضعف در بخش ارد شهرستان گراش چشم به جهان گشود.وقلوب پاک وبا صفا وصمیمیت و صداقت خانواده در پرورش روح بزرگ شهید فدایی اثر بسیار گذاشت تا آنجا که شهید از روح پاک و قلب با صفای خانواده برخوردار است وسادگی و پاکدامنی و خوش قلبی خانواده همراه با فقر ضعف مالی شخصیت بزرگ شهید را ساخت. شهید فدایی از همان اوان کودکی طعم تلخ رنج و درد و سختی چشید. وخود را برای مقابله با ناملایمات زندگی مهیا ساخت. رنجهایی که مادر شهید برای پرورش این فرزند متحمل شد وبقول خودش با مشقت وبدبختی وخون جگر او را بزرگ کرد وفداکاری این مادر بزرگ در پرورش فرزندانش بر همگان آشکار است. او آستین مردانه خود را بالا زد وبا هزاران گرفتاری ساخت تا آبرومندانه وبا ایمان راسخ فرزندان خود را پرورش داد. خصوصیات اخلاقی شهید را از قلوب با صفای پدر،مادر،خواهر، برادر، وهمسر شهید می نگاریم: او فرزندی عزیز در خانواده بود وهمسری مهربان در خانه ، با همه اعضای خانواده مهربان بود وهرگز دلل کسی را نمی رنجاند. خوش اخلاق وخوش برخورد بود واو که همسری وظیفه شناس برای خانواده وپدری دلسوز برای فرزندانش بود. سخنان شیوای شهید وشوخ طبعیهای او برای خانواده و دوستان فراموش نشدنی است و همرزمان خاطراات شیرین همسفری با او را در جبهه های نبرد هرگز فراموش نمی کنند هرکجا که یادی از شهید فدایی به میان می آید انسان نا خداگاه به یاد لبهای همیشه خندان وسخنان شیرین او می افتد واین خصوصیت اخلاقی شهید هر قلبی را منقلب می سازد. شهید فدایی بیسواد بود اما ایمان راسخ او به اسلام ،امام وانقلاب قلبش را نورانی ساخته و اگرچه اواز نعمت خواندن ونوشتن محروم بود اما بینش عمیق مذهبی وسیاسی را از راه قلب پاکش در یافته بود.استضعاف خانواده وسختی گذراندن زندگی و امرارمعاش ، کودکان این خانواده بالاخص شهید بزرگوار وادار می کردکه از همان اوان کودکی به کارگری بپردازد وبا سختیهای زندگی آشنا شود از کودکی بعنوان کارگری ده مشغول به کار شد وسپس برای امرار معاش خود وخانواده عازم کشور قطر ودبی شد.پس از پیروزی انقلاب اسلامی او مجدداً کار ساده کارگری خود را دنبال کرد وبا این وضع روزگار خود وخانواده را می گذراند. شهید درس سادگی وبی زرق وبرق بودن زندگی را در دوران کودکی از پدر ومادرش آموخته بود.او هرگز بدنی دل نبسته بود.وهمواره آنچه را که خداروزیش می کرد قانع وشکرگذار بود، شهید عزیزمان کوهنوردی چابک بود او علاوه برآنکه زندگی خانوا ده خود را از راه کارگری می گذراند برای گذراندن معیشت به منظور صید عسل به کوهها می رفت وبه قول پدر شهید زمزمه ی دشتی های شهید که از قلب پاکش بلند می شد وبه روزگار می نالید هنوز در درون کوهها به گوش می رسد. وخاطرات جانسوز کارهای طاقت فرسای او هنوز از درون چاههای درون خانه های اهاللی که توسط دستان پینه بسته ی شهید وپدرش حفر شده وآب انبارهایی که او در حفر آنها شریک بوده در یادها زنده است به قول پدرش انسان حتی تاب دیدن آانها را هم ندارد. روح مذهبی وقلب پاک شهید از اوایل پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامیمان عاشق اسلام وامام بود. او همواره در مراسم ها ومسئولیت هایی که به او محول می شد صادقانه وبی ریا شرکت می جست وبه خوبی احساس مسئولیت می کرد با شروع جنگ تحمیلی او احساس مسئولیت کرده در سال ۱۳۵۹ با اعلام ادامه خدمت سربازان منقضی ۵۶ خود را برای ادامه خدمت معرفی نمود که به علت ازدیاد نیرو پذیرفته نشد. همسر وخانواده او نه تنها مانع ادامه فعالیت های او نبودند بلکه چون شهید در راه خدمت می کرد. آنها با تمام سختی هایی که متحمل می شدند صبور بودند. و او با سخنان شیوایش خانواده را راضی می کرد که به فعالیت هایش ادامه دهد. شهید در سال ۱۳۶۱ با احساس مسئولیت در قبال خون پاک شهدا به جبهه های نبرد شتافت وپس از اتمام مدت ماموریت ستالم به زادگاهش برگشت. واز آن پس برفعالیتهای خود افزود. سال ۶۵-۶۴ همراه با دیگر رزمندگان اعزامی از بخش ارد از شهرستان گراش یکبار دیگر عازم کربلای خونین ایران شد وهمگام با دیگر رزمندگان امام زمان برصدامیان کافر شورید. در عملیات فکه جسورانه شرکت جست وپس از آن به دیار خود بازگشت خاطرات شیرین شهید در جبهه در اذهان دوستان همرزمش فراموش نشدنی است. او پس از بازگشت از جبهه یکپارچه عاشق،علاقه مند به خدمت شده بود. وبا وجود داشتن زن وفرززند به عنوان عضوی فعال دوشادوش برادران پایگاه مقاومت خالصانه خدمت نمود. چه شبهای طولانی که دیگران در خواب بودند واوبرای رضای خدا در کوچه ها وسر راهها به گشت ونگهبانی می پرداخت هنگامی که با نصیحت های پدرانه ودلسوزانه خانواده محترمش قرار می گرفت. به زندگی در واپسین روز مورخه ۵/۵/۶۵ در حالی که شهید با تنی چند با رزمندگان اسلام برای تدارکات سنگر کمین با قایق در جزیره پیش می رفت، بادشمن از خدا بی خبر روبرو وپس از یک درگیری بلاخره او به آرزوی دیرینه اش رسید وعاشقانه به سوی خدا پرواز کرد وجام شیرین شهادت را سر کشید وجسد مطهرش به دست آمد، در حالی که مدتها خبرشهادت آن بزرگوار در زادگاهش زمزمه می شد، در تاریخ ۱۶/۶/۶۵ (حدود ۴۲روز پس از شهادت ) در حالی که هاله ای از غم واندوه چهره ی اهالی را فرا گرفته بود خبر شهادتش اعلام شد ومردم در مراسم بزرگداشت۱ آن شهید شرکت نمودند . و از این شهید بزرگوار ۵فرزند(۴دختر و۱پسر) به یادگار مانده است.
روحش شاد وراهش پررهرو باد
°•┈••✾•[قـرارگـاه فـضـای مـجـازی پایـگـاه شـهـیـد مـحـمـدعـلـی عـلـیـپـور ارد]•✾••┈•°
لینک ما در فضای مجازی👇🏻
🆔https://zil.ink/pesmarad.ir
